دلسا جوندلسا جون، تا این لحظه: 10 سال و 30 روز سن داره
مامان صفامامان صفا، تا این لحظه: 36 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
بابا امینبابا امین، تا این لحظه: 40 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

دلسا یه دونه مامان و بابا

دلسا خانوم در یک سالگی

*دلسا جونم شما از لحظه تولد تا یک سالگی کلی خاطرات شیرین با خودت به همراه آوردی کلی ما رو خوشحال و خوشنود کردی با اون خندیدنات شیطنت های با مزه ای که تازه گی ها یاد گرفتی ورجه وورجه کردنات خلاصه کلی شادی و نشاط آوردی خونمون الهی که مادر فدات بشه البته نا گفته نمونه با بعضی از کارات اشکم رو هم در آوردی به خاطر نخوردن شیر مادر کلی اذیت شدم .از همه لحاظ دختر خوبی بودی و هستی ولی فقط بد غذاییت خیلی اذیتم کرده.که اونم امیدوارم  بر طرف بشه.در هر حال دلسای خوشگلم دوست دارم فراووون فدات بشم که اون انگشتت همیشه تو دهنت خوشگل مامان واما دلسا جونم در یک سالگی وزنت 9 کیلو شده بود قدت 76 و دور سرت هم 42 بود الح...
2 ارديبهشت 1394

تولدت مبارک عزیزترینم

  عزیز دلم نازنینم تولدت مبارک آرزوی بهترین ها رو برای بهترینم دارم همیشه سلامت و خوش باشی باورم نمیشه 365 روز از بهترین روزم میگذره والان بهترین حس رو دارم     ادامه مطلب رو فراموش نکنید   عزیز دلم امسال یک ساله شدی و من خیلی خوشحالم که یک سال خدا بهترین هدیه اش رو به ما داده.یک سال با همه شیرینی هاش و سختی هاش گذشت و باز من خدا رو شاکرم به خاطر همه این لحظات. امسال من و امین جان تصمیم گرفتیم واسه دلسای خوشگلمون جشن کوچولوی سه نفره بگیریم تا انشاالله بزرگتر که شدی جشن تولد خوشگل واسه خوشگلمون بگیریم تا هم شما ا...
24 فروردين 1394
10556 25 24 ادامه مطلب

اولین عید دلسا جون مبارک

عید امسال با سالهای دیگه واسه من و امین خیلی متفاوت و خاص بود چون امسال قند و نبات خونمون عزیز دلمون دلسا جونمون کنارمون بود و امیدوارم امسال سال خوبی واسه همه باشه.دوستای عزیزم عید همگی مبارک امیدوارم کنار خانواده هامون با خوشی و سلامتی زندگی کنیم و از زندگیمون لذت ببریم و لحظات شادی رو واسه نی نی هامون ثبت کنیم.   برای دیدن عکسا بفرمایید ادامه مطلب     از چهارشنبه سوری شروع میکنم امسال چهار شنبه سوری خونه آتا جون بودیم خیلی هم واسه هممون از جمله دلسا خانم خوش گذشت.دایی بابک هم تو  حیاط خونه آتیش روشن کرد و  اینم از دلسا خانم ما. ...
13 فروردين 1394
2733 25 27 ادامه مطلب

دلسای خوشگلم اولین قدم هاش رو برداشت

دلسای عزیزم اولین قدم های زندگیش رو در تاریخ3/12/93برداشت و من خیلی خیلی خوشحال شدم.دو سه قدم برداشتی بعدش افتادی زمین منم اولش تعجب کردم که داری راه میری بعد زودی واست دست زدم تو هم خیلی خوشحال بودی و داشتی باهام مبخندیدی.ولی از اون روز به بعد دیگه خیلی کم راه میری نمیدنم شاید از افتادن میترسی و کم راه میری ولی امیدوارم گامهای کوچولوت استوار باشه. ...
11 اسفند 1393

چند تا عکس جا مانده از دلسا جونم

فدات بشم مامانی با این فرم خوابیدنات. قربونت برم وقتی هم میخوای گریه کنی این شکلی میشی   یه مدت پیشم سرما خورده بودی قبل از اینکه دندونات در بییاد این شکلیت کرده بودم.کلا توسط من باند پیچی شده بودی.انشاالله دیگه هیچ وقت مریض  نشی ...
11 اسفند 1393