سفر نامه مشهد

عید فطر امسال خدا خواست و راهی سفر به مشهد مقدس شدیم.

سفر سه روزه که خیلی خوش گذشت به هر سه تاییمون.

اولین روز سفرمون بعد استراحت کوتاه تو هتل رفتیم حرم امام رضا که تا

شما هم آب رو دیدی دیگه از کنار حوض نیومدی فقط مشغول آب بازی بودی

و لباساتو خیس کردی.بابا امین و من هم نوبتی از دلسای خوشگلمون

مواظبت میکردیم تا بریم و زیارت بکنیم.

صبح روز دوم هم که بابا امین از دندون دردش شب رو نتونسته بود بخوابه

صبح بدون اینکه ما متوجه بشیم رفته بود دندانپزشک و دندونشو ترمیم کرده

بودن صبح ساعت 11 بود که رسید هتل.

اون روز حوالی صبح رفتیم ارامگاه نادر شاه

و شما هم خوابت برد

و بعد نیم ساعت از خواب با تعجب بلند شدی و به اطراف نگاه میکردی

برگشتنی هم داشتی با تعجب ماهی های تو آکواریوم هتل رو تماشا میکردی

عصر اون روز هم قرار شد بریم سد چالیدره که خیلی جای قشنگی بود

ولی به خاطر بد خوابیت خیلی اذیتم کردی اونجا.

شب هم برگشتیم و رفتیم حرم و زیارت که جای هگی اونجا خالی بود و تو همه

این سالها تنها جایی که بهم آرامش خاصی داد فضای داخل حرم امام رضا بود.

انشالله قسمت بشه زود زود بریم

 فرداش هم از هتل ما رو بردن آرامگاه فردوسی که جای خیلی خیلی قشنگی بود

یکی از مشغولیت هات هر جا که میرفتیم بازی با چسب کفشات بود

موقع برگشت هم رفتیم مجتمع تجاری پروما

و غصر اون روز هم رفتیم الماس شرق

قرار بود که بعد الماس شرق بریم باغ پرندگان که نزدیکی الماس شرق بود ولی چون

خیلی خسته بودیم نرفتیم انشالله دفعه بعد.

شب هم اومدیم هتل بعد شام و یکم استراحت رفتیم حرم فقط حیف که زمان کم بود و

برنامه ها فشرده و فقط میتونستیم شبا واسه نماز بریم حرم

موقع رفتن تو مسیر حرم که خوب نیفتاده تو عکس ولی از نزدیک خیلی

خوب بود

موقع نماز خوندن بابا امین باهاش نماز میخوندی و به سجده میرفتی

ظهر شنبه هم برگشتیم تبریز.